کد مطلب:277147 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

آیا ناکامی و ستم علت عقیده به ظهور مهدی است؟
بر خلاف تصوّر كسانی كه می پندارند ناكامی و ستم، علّت عقیده به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) است و می گویند كه هر زمان كه فشارها و محرومیّت های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و غیره بالا رود، عقیده به ظهور یك «نجات دهنده بزرگ» تشدید می شود، احساس ناكامی، ستم، فشار و تبعیض در جامعه، باعث پیدایش این عقیده دیرین در بین مردم نشده است.

عقیده به ظهور یك نجات دهنده بزرگ، عقیده ای اصیل و دینی است كه در فطرت بشر، مانند ترس و خشم و تشنگی و سایر تمایلات ریشه قطعی دارد و وجود این عقیده



[ صفحه 181]



در هر شرایطی، خواه در حال رفاه و آسایش و خواه در حال نا امنی و گرفتاری، حاكی از همین فطری بودن است. منتهی در موقعی كه در یك جامعه، فشار و اختناق و زورگویی و احساس تبعیض و ستم به اوج خود می رسد، انگیزه روی آوردن مردم آن جامعه به یك «رهاننده بزرگ» شدّت می یابد.

زیرا اشتیاق به بهروزی، و تحقّق آرمانهای دیرپای انسانی، نیاز به رهبری را در وجود انسان ها تشدید می نماید و آنها را به جستجوی یك رهبر و راهنمای دلسوز و پیشوای قدرتمند، برای رهایی از ظلم و ستم بر می انگیزد.

روی این بیان، انسان ها در كشاكش این اشتیاق، بهروزی و امید به بهروزی، «برترین رهبری» را در وجود «برترین رهبران» جستجو می كنند، و این اشتیاق و امید به حدّی در وجود آنها شعلهور می گردد كه به اشتباه، به جای رهبر واقعی، به بدل از راهنما و یا رهبران انتزاعی روی می آورند و هنگامی كه به صورت ظاهر، برترین رهبر خود را پیدا كردند، در راه او از هیچ كوششی دریغ نمی نمایند و در مقام ایثار و فداكاری سر از پا نمی شناسند.

به تعبیر نویسنده «دیباچه ای بر رهبری»:

«بدین ترتیب، در حقیقت بشریّت در احلام زرّین و رؤیاهای طلائی خود از حكومت ایده آل، در مدینه فاضله، در مسیح جویی ها، خضر خواهی ها و مهدی پرستی های خود، در اشتیاق سوزان و عمیق و دیرین خویش، برای یك قطب، یك پیر، یك مراد، یك امام، و بالاخره منجی بزرگ بشریّت، در واقع خواهان همان «برترین رهبری» است». [1] .

بنابراین، احساس نا امنی و شیوع فتنه و آشوب در جامعه، می تواند انگیزه تشدید گرایش به «برترین رهاننده» بشود؛ ولی نمی تواند عامل پیدایش اصل عقیده و ایمان به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) و گرایش به «منجی موعود» گردد. زیرا این عقیده، یك عقیده ثابت دینی است كه با اعماق فطرت بشر سر و كار دارد.

اینك، برای شناخت كامل این موضوع، به یك جریان مهم تاریخی توجّه فرمایید.



[ صفحه 182]




[1] ديباچه اي بر رهبري، ص 91 ـ 92.